Sunday, December 04, 2005
مستر بین
تركه و اصفهانيه و همدانيه مرحوم ميشن. اون دنيا ميرن جلو در بهشت، تا ميان برن تو يارو دربونه يك نگاه به پروندشون ميندازه،بعدش با لگد پرتشون ميكنه بيرون! خلاصه همينجور دم در بهشت ولو بودن، يهو همدانيه مي بينه دارن يك جنازه ميبرن تو بهشت، اينم بدو بدو ميره زير جنازه رو ميگيره و لاالهالاالله گويان ميره تو. يك مدت ميگذره، اصفهانيه مي بينه يك جانباز داره با ويلچر ميره تو، اينم بدو بدو ميره پشت ويلچر رو ميگيره و ميره تو. تركه خيلي شاكي ميشه، هي دور و بر رو نگاه ميكنه، ميبينه پشت بهشت ساختمون سازي دارن، يك فرغون افتاده اون گوشه. خلاصه فروغون خالي رو ور ميداره ميره جلو در بهشت. دربونه مي پرسه: چيكار داري؟ تركه ميگه: كوري نميبيني مفقود الاثر آوردم؟!!
تركه و رفيقش فاحشه آورده بودن خونه. قبل ازينكه مشغول بشن، زنه برميگرده بهشون ميگه: آقايون، براي شما مهمه من حامله بشم؟ تركه ميگه: بله خوب نبايد حامله بشين. زنه بهشون يكي يك كاندوم ميده، ميگه: پس لطفا اينارو استفاده كنين. ...بعد از يه ماه تركه به رفيقش ميگه: يادته اون روز زنه آورده بوديم خونه؟ رفيقش ميگه: آره يادمه، چه حالي داد! تركه ميگه: يادته گفت براي شما مهمه من حامله بشم، ماهم گفتيم آره؟ رفيقش ميگه: آره يادمه، مگه چي شده؟ تركه ميگه: من فكرشو كردم ديدم اونقدرها هم مهم نيست، بيا اين صاب مرده رو درآريم، بريم بشاشيم
اصفهانيه داشته تو خيابون ميرفته كه يهو ميبينه اوضاع دل و روده خرابه و به شدت نياز به قضاي حاجت داره! خلاصه يخورده اطراف چرخ ميزنه تا آخر يك توالت عمومي پيدا ميكنه. خوشحال و خندان ميره تو كه يهو دم در يك مردك لندهور جلوشو ميگيره، ميگه: كجا عمو؟! اينجا توالتش ورودي داره، 200 تومن! اصفهانيه شاكي ميشه، ميگه: انصافتو شكر! يك ريدن دويست تومن؟! نميخوام! خلاصه مياد بيرون، يكم ديگه چرخ ميزنه ميبينه نه اوضاع خيلي خرابه، برميگرده، ميگه: درك بيا اينم دويست تومن. يارو ميگه: نـُچ! نرخا بالا رفته، ورودي جديد 500 تومنه! اصفهانيه تا فيهاخالدونش ميسوزه، ميگه: يعني چي؟! مگه سر گردنست؟! آدم به خودش برينه به صرفهتره! خلاصه باز شاكي مياد بيرون، يكم راه ميره، ميبينه الانه كه وسط آدم و عالم برينه به خودش، زود بر ميگرده، باحال زار يك پونصدي ميده، ميگه: بيا بابا اينم 500 تومن. باز صاب توالت يك ابرو ميندازه بالا، ميگه: تــُـچ! چون تو مضيقهاي وروديت ميشه هزار تومن! اصفهانيه كه ديگه عرق از بناگوشش سرازير شده بوده، ميگه: بابا سگ خور! بيا اينم هزار تومن، بزار برم برينم! خلاصه ميره تو. مردك توالتچي(!) ميبينه يك ربع گذشت، نيم ساعت گذشت، يك ساعت گذشت، آقا نيومد بيرون. ميره در توالت رو باز ميكنه، ميبينه اصفهانيه با كمربند خودشو دار زده، يك يادداشت هم گذاشته كه: "كسي كه تو اين گروني فرق گوز و ان رو نميفهمه فقط واسه مردن خوبه
تركه ساعت سه نصفِ شب زنگ ميزنه صدا و سيما، ميگه: ببخشيد آقا به نظرِ شما الان آقاي خامنهاي خوابه؟ يارو ميگه: نميدونم ولي احتمالاً بايد خواب باشن. تركه ميگه: معذرت ميخوام؛ ولي آقاي رفسنجاني چي، ايشون هم خوابه؟ يارو ميگه: نميدونم ولي يحتمل ايشون هم خواب باشن. تركه ميگه: ببخشيد ولي آقاي خاتمي چي؟ يارو ميگه: احتمالاً ايشون هم خواب هستن، چطور؟ تركه ميگه: پس دمت گرم حالا كه همه اينا خوابن يه شو هندي بذار حال كنيم
تركه تصادف ميكنه، ملت علاف ميريزن دورش و شروع ميكنن نظر كارشناسي دادن. بالاخره بعد يك مدت افسر راهنمايي مياد، منتها اونقدر ملت هركدوم واسه خودشون چرت و پرت ميگفتن كه صداي افسره به جايي نميرسيده. تركه شاكي ميشه، داد ميزنه: ساكت.. ساكت... ايلده ديگه اينجا كسي جز جناب سروان حق گه خوردن نداره
تركه ميرسه سر يك صحنه تصادف، از يكي ميپرسه: ببخشيد قربان، اينجا چه خبره؟ يارو هم ميگه: هيچي آقا، اين بدبخت گوزپيچ شده! تركه ميره تو فكر، بعد يك مدت يك بنده خداي ديگه مياد از تركه ميپرسه: ببخشيد اينجا چي شده؟ تركه ميگه: ايلده منم خوب نفهميدم، نميدونم اين بابا پيچيديه گوزيده، گوزيده پيچيده، سر پيچ گوزيده؟
از تركه ميپرسن: مساحت ايران چقدره؟ ميگه: 1648192 متر مكعب! ميگن: خنگ خدا، آخه چرا متر مكعب؟! تركه ميگه: آخه بعد انقلاب به ارتفاع يك متر ريده شده توش
لره داشته با تمام وجود وضو ميگرفته و دستاشو محكم ميكشيده رو هم، ازش ميپرسن: چرا اينقدر محكم وضو ميگيري؟ ميگه: چني آرم وضو ميرم كه هيچ گوزي نتنِه باطلش كنه!
يه روز سه نفر داشتن از كون گشاد بازيا شون حرف ميزدن، اولي ميگه: من يه بار رفتم دستشويي ديدم خيلي طول كشيد همون جا خوابيدم تا صبح! دومي ميگه: من يه بار تو خيابون خوابم گرفت همون جا اون قدر خوابيدم تا بچه هام اومدن بردنم خونه! سومي ميگه: اينا كه چيزي نيست، من يه بار رفتم سينما فيلم كمدي ببينم ولي همش گريه كردم. دوستاش ميپرسن: چرا؟ ميگه: چون همون اول كه نشستم تخمام رفت زير كونم تا آخر حوصله نكردم از روشون پاشم
يه هواپيمايي از ژاپن ميرفته آمريكا.بعد از يك ساعت پرواز يه ژاپنيه بلند ميشه و ساعت خودش رو باز ميكنه و از هواپيما ميندازش بيرون! بهش ميگن اين ساعت خيلي گرون بود چرا انداختيش بيرون ؟ ژاپنيه جواب ميده از اين چيزا تو كشور من زياده و ارزشي نداره! چند دقيقه بعد يه مسافر آمريكايي بلند ميشه و كاپشن ارتشيش رو از هواپيما ميندازه بيرون! بهش ميگن چرا اين كارو كردي اين كاپشن خيلي گرون بود.آمريكاييه ميگه مسئلهاي نيست از اين كاپشنها تو كشور من خيلي زياده و ارزشي نداره. يه ايرانيه تو هواپيما بوده و خيلي هم بهش بر خورده بوده و منتظر فرصتي ميگشته که خودشو نشون بده.يه دفه چشمش به يه شيخي ميفته که چند رديف جلوتر از خودش نشسته بوده و سريع شيخه رو بغل ميكنه و از هواپيما پرتش ميکنه بيرون! بهش ميگن چرا اين كار رو كردي؟ ميگه مسئلهاي نيست از اين چيزا تو كشور من زياده و اصلا هم ارزشي نداره!!
يه روز يه پسره با مامانش ميرن بازار. ميرسن به يه فروشگاه ميبينن دو تا سگ دارن با هم ور ميرن و هي به هم ميپرن! پسره ميگه مامان اينا دارن چکار ميکنن؟ مامانه ميگه هيچي دارن با هم شوخي ميکنن! دوتايي ميرن تو فروشگاه و خريدشون رو ميکنن و ميان بيرون ميبينن دو تا سگا هنوز دارن به هم ور ميرن! پسره دوباره همون سوال رو از مامانش ميکنه و مامانه بازم همون جواب رو بهش ميده. يه سه چهار باري پسره با مامانش از اون جا رد ميشن و پسره هر بار همون سوال
رو ميکنه. مامانه يه دفه شاکي ميشه و ميگه صد بار گفتم دارن شوخي ميکنن چرا بي خيال نميشي؟ پسره ميگه آخه اينا که شوخي شوخي دارن همديگرو ميکنن!
خبرنگاره ميره جبهه جنگ گزارش تهيه كنه، يك تركه رو گير مياره ازش ميپرسه: برادر شما اينجا چيكار ميكنين؟ تركه ميگه: زرشك پاك ميكنيم! خبرنگار ميپرسه
: پس تو كار آشپزخونهايد؟ تركه ميگه: نه بابا! اينجا يك تابلوهايي زدن روش نوشتن: كربلا ما داريم مياييم، زير اين تابلوها ملت مينويسن زرشك! ما اونها رو پاك ميكنيم!!
خبرنگار ميگه:كــــــات! آقا درست جواب بده! بابا پخش مستقيمه! دوباره ميپرسه: شما اينجا امداد غيبي هم دارين؟! تركه ميگه: بله، هر از چند وقتي يك توپي، خمپارهاي مياد ميافته توي سنگر، هفت هشت نفر غيب ميشن! خبرنگار داد ميزنه: كــــــــــــات! بابا اين چه وضعشه! درست جواب بده. تركه ميگه: آخه شما ميپرسي، من هم جواب ميدم ديگه! يارو ميپرسه: برادر شما اينجا ايثار هم ميكنين؟ تركه ميگه: والله عيسي رو نه ولي يه تقي داريم همه ميكنن
تركه خانوم بلند كرده بوده،نميدونسته چطور سر صحبت رو باز كنه. هرچي فكر ميكنه هيچي به نظرش نميرسه. يه كم پسته تو ماشين داشته، ميگيره جلو زنه، ميگه: جنده! پسته بخور
يه روز يه ترکه داشته کباب درست ميکرده ميبينه يه گربهه داره بهش چپ چپ نگاه ميکنه. اونم براي اينکه رد گم کنه داد ميزنه بلاله بلال
اينم يه شعر باحال از يکي از بروبچ باحال : دويدم و دويدم به قلکم رسيدم زدم اونو شکستم تا پول بياد به دستم هيچي نبود تو قلک به جز يه سوسک کوچک سوسکه بگم چکار کرد؟ ترسيد و زود فرار کرد خونه اون خراب شد دلم براش کباب شد دويدم و دويدم رفتم براي سوسکه يه قلک نو خريدم
Subscribe to Posts [Atom]